با توجه به ارتباط نزدیک واحد فروش با بازار و درآمدزایی سازمان از این طریق، عملیات فروش یکی از کلیدیترین فرایندهای مد نظر مدیران ارشد سازمانها است. این در حالی است که در گذشته سازمانها بر شبکهی فروش محصولات خود در بازارهای بالقوه مدیریت موثر نداشتند و توزیع و فروش محصولات در سطح بازار جغرافیاییِ هدف، عمدتاً از طریق عوامل بنکداری انجام میشد. این موضوع از یک سو موجب میگردید که در برخی مناطق، محصول عرضه نشود و بخشی به نسبت سهل الوصول از سهم بازار بالقوه از دست برود. از سوی دیگر، در پارهای از مناطق، محصول با واسطههای متعدد عرضه شود که خود مشکلاتی بالقوه از قبیل قیمت فروش بالاتر، عدم تحقق فروش فعالانه، و از دست دادن تعامل مستقیم با مشتری جهت کسب بازخورهای مفید داشته باشد. در نهایت این که، سازمان در موقعیت منفعل قرار گرفته، مجبور شود که سطح عرضهی محصولات خود را با شرایط حاکم بر بازار متناسب سازد. امروزه جهت رفع این عارضهها، سازمانها تلاش میکنند از طریق بهکارگیری مکانیزمهای مقتضی، بر شبکهی فروش محصولات خود تاثیر مثبت داشته باشند.
مدیران ۲۱ با سیاستگذاری در بازارهای مختلف و جمعآوری و تحلیل اطلاعات بازار، با استفاده از فرایندهای زیر، سازمانها را در مسیر توسعه فروش توانمند میسازد:
- ایجاد و توسعهی شبکهی فروشِ متشکل از نمایندگیها و عوامل توزیع
- بهبود شبکهی فروشِ متشکل از نمایندگیهای فروش و عوامل توزیع
- اجرای عملیات فروش